نرخی که امروزه کسب و کارها جمع آوری میکنند فوق العاده است. اکنون میتوانید اطلاعات مربوط به هر جنبه از تجارت و در واقع زندگی خود را جمع آوری کنید. به رغم وجود راهحلهای گسترده، مانند ابزارهای BI، داشبورد و صفحات گسترده در دهههای اخیر، مشاغل هنوز قادر به استفاده کامل از فرصتهای نهفته در داده های خود نیستند. در حقیقت داشبورد و صفحه گسترده فقط به شما میگویند که چه اتفاقی میافتد. اما، چرایی این اتفاقات را برای شما شرح نمیدهند، بلکه این کار بر عهده داستان گویی داده است!!
ابزارهای BI، داشبورد و صفحه گسترده دارای تعدادی محدودیت هستند:
- درگیری اطلاعات و گزارش دستی در بین آنها هنوز هم شایع است؛ نیاز به مداخله انسانی، تجزیه و تحلیل دادهها و ارتباطات درون سازمانها را کند میکند.
- این ابزارها فقط داده ها را به صورت عدد و نمودار ارائه میدهند؛ آنها فاقد مولفه حیاتی روایت برای برقراری ارتباط موثر اطلاعات و بینش هستند.
- ابزارهای کنونی مقیاس گذاری درخواست اطلاعات را غیرممکن میکند؛ اکثر تیمهای بازاریابی، فروش، عملیات و تجزیه و تحلیل فاقد منابع و زمان لازم برای پاسخگویی به تمام درخواستهای گزارش از هر سطح یک شرکت، از جمله ذینفعان خارجی مانند مشتریان هستند.
به زبان ساده، داده ها در داشبورد و صفحات گسترده فقط به شما میگویند که چه اتفاقی میافتد. اما، آنها به شما نمیگویند که چرا.
بنابراین چگونه شرکتها میتوانند مرکز داده خود را به یک مرکز سود تبدیل کنند، جایی که همه ذینفعان از دسترسی به داده های مربوطه و به اشتراک گذاشته شده در یک زبان و قالب متناسب با آنها بهره مند میشوند؟
چرا داستان گویی داده آینده را تضمین میکند؟
داستان سرایی داده ها روشی برای برقراری ارتباط با اطلاعات متناسب با مخاطبان خاص با روایتی جذاب است. این یکی از آخرین قدمهای تجزیه و تحلیل داده های شما و مسلماً مهمترین جنبه است.
نظریه پردازان حتی پیشنهاد میکنند که داستان گویی داده صفحه اصلی انتقال دانش در میان گروههای بزرگی از مردم است که فرهنگهایی را شکل میدهد که امروزه آنها را میشناسیم و موفقیتهای تکاملی را در بین نسلها امکان پذیر میسازد.
اکنون، با وجود داده های بسیار زیادی که در دسترس ما است، فقط داستان گویی داده ها میتواند دیدگاهی انسانی را نسبت به دنیای پیچیده و به سرعت در حال تغییر عصر دیجیتال ایجاد کند.
داستان پردازی داده ها سه زمینه اصلی تخصص را با هم ادغام میکند:
- علم داده: این زمینه تخصصی یک رشته در علوم است که دانش و بینش را از داده ها استخراج میکند و آنها را به راحتی در دسترس قرار می دهد. این زمینه مهیج در چند دهه گذشته تغییرات قابل توجهی در زندگی روزمره ما ایجاد کرده است.
فناوریهایی که ما به عنوان یک امر بدیهی در نظر میگیریم همه تحت تأثیر این زمینه تخصصی هستند، اما یک چیز وجود دارد که دانشمندان داده به طور طبیعی در آن مهارت ندارند: قصه گویی است! دانشمندان داده اغلب در جمع آوری و تحویل داده ها مهارت دارند، اما فاقد مهارت لازم برای درک واقعی فرصتهای نهفته در داده های ارائه شده هستند.
- تجسم داده: ظهور راهحلهای فناوری مانند داشبورد به یک راه حل طبیعی برای کمک به ما در درک مقادیر زیادی از داده های جمع آوری شده تبدیل شد. تبدیل داده ها به نمودارها، نمودارهای دایرهای و نمودارهای خطی به این معنی است که ما میتوانیم داده های خود را طوری ببینیم که قبلاً هرگز ندیدهایم، اما به تنهایی تجسم داده ها محدودیتهایی دارد. آنها عکسهای فوری و یک نگاهی از اطلاعات را ارائه میدهند و زمینه لازم برای توضیح چرایی اتفاقی را ندارند.
- روایت: سومین و تا حدی حیاتیترین قسمت داستان گویی داده، روایت آن است. روایت از زبان در قالبی متناسب با نیازهای خاص ما استفاده میکند و درک کامل ما از اطلاعات جدید را تقویت میکند. روایت وسیلهای کلیدی برای انتقال بینش است، البته با تجسم و داده ها که از نکات مهم اثبات هستند.
داستان سرایی خوب چه ویژگیهایی دارد؟
یک داستان خوب از سه عامل اصلی بهره میبرد: داده ها، روایتها و تصاویر بصری.
مولفه داده ساده است، برای دستیابی به بینش صحیح باید داده های دقیق داشته باشیم. مولفه بصری ما را قادر میسازد تا روندها و الگوها را در مجموعه داده ها که به راحتی در ردیفها و ستونهای صفحه گسترده مشاهده نمیشوند، شناسایی کنیم.
مولفههای روایی که مربوط به زبان سادهای است که برای توصیف داده ها استفاده میشود، میتواند صدایی به داده ها باشد. هر نقطه داده یک شخصیت در یک داستان است، یعنی یک قهرمان داستان. روایت، داده ها و تصاویر بصری با هم میتوانند داستانهای داده ای ایجاد کنند که تحولات را در مشاغل ایجاد میکند.
چرا داستان گویی داده قوی است؟
از نظر تاریخی، فرهنگها و جوامع داستان هایی را تعریف کردهاند. از نقاشی غار گرفته تا رمان و فیلم؛ یعنی داستان ها شکل اولیه انتقال اطلاعات معنی دار بوده است.
قدیمیترین اشکال شناخته شده داستان سرایی نقاشیهای غاری است که قدیمیترین آنها در سال 1940 کشف شده است و مربوط به حدود سالهای قرن نوزدهم است.
اگرچه به نظر میرسد قصه گویی شفاهی یک محصول جانبی فوری از تکامل زبان است، اما به نظر میرسد که نوشتن از بین النهرین باستان در حدود 3400 سال قبل از میلاد مسیح سرچشمه گرفته است. تمدن سومری بر روی لوحهای سفالی علامت گذاری کرده است که از آنها برای نگهداری سوابق اقتصادی و اداری استفاده میشده است. با توسعه تمدن، کاتبان سومری نیز بیشتر آموزههای خود را مینوشتند و ضبط میکردند.
واقعیتها به سادگی داده ها را ارائه میدهند در حالی که داستان ها زمینهای را فراهم میکنند که درک ما را افزایش میدهد و بینشهای ارزشمندی را ایجاد میکند.
Orson Welles War of the Worlds، که برای اولین بار در سال 1938 پخش شد ، با استفاده از فناوری جدید، نمونهای قدرتمند از داستان سرایی است. اعتقاد عمومی بر این است که هنگام پخش برای اولین بار، داستان به عنوان واقعیت درک میشود که به دلیل تهدید قریب الوقوع حمله بیگانه منجر به وحشت گسترده میشود. تحقیقات بعدی دریافتند که این در واقع افسانه است، اما داستان وحشت هنوز هم به عنوان مثالی از قدرت رادیو و رسانه گفته میشود و از آن استفاده میشود.
داستان گویی مدرن را میتوان در سینماها، تلویزیونهای ما، روزنامهها و اینترنت یافت. هر رسانهای که ما استفاده میکنیم، میتواند یک داستان را تعریف کند.
حتی در فضای آموزش، رهبران این بخش اکنون از قدرت داستان سرایی استفاده میکنند. به عنوان مثال، تحلیلی از سری فیلمهای آموزشی و آموزنده معروف، گفتگوی TED، نشان داد که داستان ها حداقل 65٪ از مطالب را تشکیل میدهند. اما به نظر شما چرا چنین است؟ زیرا داستان ها همیشه شکل آسانتری برای انتقال اطلاعات معنی دار بودهاند.
ما به عنوان انسان، ذاتاً موجودات اجتماعی هستیم و در مقایسه با سایر گونهها به عنوان تابعی از جهان اجتماعی که به طور فزایندهای رشد کرده است، به طور متمایزی تکامل یافتهایم. داستان ها این قدرت را دارند که به ما در درک اطلاعات معنی دار کمک کنند و در نتیجه، میتوانند ارزشهای ما را شکل دهند، تعصبات ما را تعیین کنند و رویاهای ما را تحت تأثیر قرار دهند. متون دینی مظهر این امر هستند؛ به طور عمودی در طی نسلها و به صورت افقی در بین همنشینان، قدرتمندترین داستان هایی که در چنین متنهایی نوشته شده است، هنوز هم بر دنیای مدرن تأثیر میگذارد.
روانشناسی داستانها، به ویژه در کمک به حافظه، موضوعی است که اهمیت فوق العادهای در عصر جدید ما از میزان بیش از حد اطلاعات دارد. طبق تعریف، حقایق به سادگی داده ها را ارائه میدهند. در حالی که داستان زمینهای را فراهم میکند که درک ما را افزایش میدهد و بینشهای ارزشمندی را ایجاد میکند.
نحوه داستان گویی داده ها چگونه است؟
داستان گویی داده ها باعث نمیشود که هر آنچه را که قبلاً دارید از بین ببرید و از ابتدا شروع کنید. نیازی به صرف روز یا ماه برای پیکربندی هر چیزی نیست. این سریعترین راه برای جلب توجه همه افراد در شرکت شما بر روی موارد درست و تصمیم گیری بهتر و سریعتر از همیشه است.
این بیشتر شبیه یک تغییر فرهنگی است که درک و اقدام به داده ها را برای همه افراد شرکت شما فراهم میکند که مکمل تلاشهای شما برای کاوش داده ها و تجزیه و تحلیل است. این تجربه شخصی و سادهای است که انتظار دارید در دنیای امروز انتظار آن را داشته باشید. این روشی جدید است که کارمندان شما واقعاً مبتنی بر داده ها هستند.
در کل داستان سرایی داده ها سریعترین و بهترین راه برای توانمندسازی تیم شما برای درک و کار بر روی داده ها از طریق قدرت داستان ها است که یک فرهنگ داده محور و شفاف ایجاد میکند، گفتگوهایی درباره آنچه مهم است ایجاد میکند و افراد شما را از انجام آنچه که برای آن استخدام شدهاند آزاد میکند.
داستان سرایی داده ها به معنای واقعی کلمه داده های شما را میگیرد و به طور خودکار آنها را به داستان های ساده انگلیسی تبدیل میکند. داستان پردازی داده با ارائه بینش به روشی که هرکسی بتواند آن را درک کند، به تیم شما آنچه را که میخواهد میدهد، یعنی این توانایی را دارد که داستان را درباره آنچه برای تیم مهم است در چند ثانیه بدست آورید.